ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی

متن مرتبط با «حلاج» در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی نوشته شده است

رهایی مردی نزد حضرت منصور حلاج (رح) آمد و پرسید: "رهایی چیست؟"

  • رهاییمردی نزد حضرت منصور حلاج (رح) آمد و پرسید:"رهایی چیست؟"او در مسجدی نشسته بود که دور تا دور آن ستون‌های زیبایی بود، حلاج بی‌درنگ به سمت یکی از ستونها دوید و آن را با هر دو دست گرفت و فریاد زد:"به من کمک کن، این ستون به من چسبیده است و به من اجازه آزاد شدن نمی‌دهد."مرد گفت:"تو دیوانه هستی، این تویی که به ستون چسبیده‌ای...، ستون تو را نگرفته است."منصور گفت:"من پاسخت را دادم، حالا از اینجا برو،هیچکس تو را مقید (زندانی) نکرده است.قید و بند تو کاذب است.و این ساخته خودت است."-توضیح مختصر:مهمترین نکته یی که اینجا بدان اشاره شده این است که اختیار و حق انتخاب برایت داده شده است که از آنچه در دست داری استفاده کنی و بهره بگیری اما خود را در بند آن نسازی و آنرا بت وجود خویش نسازی، زیرا همه آنها فانی و نابود شدنی اند وقتی که بدان ها وابستگی و دلبستگی را در خود پرورش دهی با فنای آنها تو نیز محو می شوی، محو در میان تاریکی ها و ناآرامی های که پشت سرهم تو را در بین سیاه چاله های از غم و ناآرامی غوطه ور می سازند که از آن نور حقیقی درونی خویش غافل گشته و مدام سرگردان در وسط عالم از خیالات و توهمات اسیر و محصور میمانی.تو باید این حقیقت را درک کنی تا رهایی را تجربه کنی مخصوصا وقتی که از آنچه برای توست استفاده میکنی چون همه آنها وسیله های برای متوجه ساختن و به تحرک آوردن تو و کشتی های برای بردن تو بسوی رب کریم و رحیم (ج) اند نه هدف که توجه تو را گیرند و تو را از ماموریت زندگی ات باز دارند. انتخاب کن که بند ها را بشکنی و رهایی را تجربه کنی با شکستن توهم اینکه ترک وابستگی هایت تو را ضعیف می سازد، تنها می سازد، دنیای رویاییت را از هم می پاشاند و ارزش تو را درهم می شکند ولی حقیقت این است که وقتی ا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها